نان من است او:)

ساخت وبلاگ
سر نهار توکتابخونه داشتم داشتم از خاطرات شیرازمون

حرف میزدم انقد خندوندمشون:| بعدم انقد یادت کردم گفتم اخی

تواتوبوس از بس رقصیدیم مهیم کلی حرص خورد:|

بعدم گفتم طفلکو فقط حرص میدادم:|

نوشته شده در  دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 20:8  توسط عشق کولوچه 

Man&Eshgham...
ما را در سایت Man&Eshgham دنبال می کنید

برچسب : نان,است, نویسنده : madootadivoone94a بازدید : 37 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 8:33